تینا یک زن آمریکایی بود از ادلیستهای من در یاهو بود توی جمع اهل مطالعه باهاش آشناشدم او تقریبا هم سن و سال من بود.
تصویری از فرزندانش برام فرستاد اون پنج فرزند داره که کوچکترین شون یک پسره که 22 سالشه !
ازش پرسیدم مگه کی ازدواج کردی؟
گفت من از پانزده سالگی شوهر کردم و در حال حاضر این شوهر چهارمی است که دارم.
با تعجب پرسیدم آخه چه خبره ؟! شما چقدر تنوع طلبین!
اما اون با ناراحتی پاسخ داد نه! من مجبور بودم سه تای دیگه رو طلاق بدم همشون بداخلاق بودند مرتب منو کتک می زدن.
من شنیده بودم که مردای آلمانی معروفند که زناشونو کتک میزنن و توی آمارها حرف اول رو میزنن اما در مورد آمریکایی ها این برام تازگی داشت که هم زیاد فرزند داشته باشند هم زود ازدواج کنند و هم مرداشون اهل کتک زدن باشن
اما تینا مسئله رو جوری مطرح کرد که گویا این امری رایج بود و او از شرشون خلاص شده بود از شوهر جدیدش که حدود یک سال بود ازدواج کرده بودند راضی بود و می گفت آدم دوست داشتنیه و خوش اخلاقه
به یاد این آیه افتادم که خداوند دستوری را درمورد زنان ناشزه داده و دستوراتی را در سه مرحله مطرح کرده است : 1. نصیحت 2. کناره گیری از رختخواب 3. زدن
معلوم می شه که توی دنیا کتک زدن زن مرسوم بوده که خداوند اومده راهی رو جلوی پای مردان قرار داده تا زدن اونا نهادیه و روی حساب باشه و بی حساب و کتاب و از روی عصبانیت نباشه
ضمن این که در روایات نحوه زدن رو هم مطرح کرده اند و تاکید کرده اند با چوب مسواک باشه و نباید قرمز بشه
البته من فکر می کنم اگه این دستور خوب اجرا بشه حتی مرحله دوم هم نمی رسه تا چه رسد به زدن.
راستی شما چی فکرمی کنین چرا توی آمریکا و غرب جریان فمینیستی رواج پیدا کرده؟